لطیفه های جدید و خنده دار خفن

لطیفه های جدید و خنده دار خفن

لطیفه های جدید و خنده دار خفن
بازدید : 2724

جوک خفن

همسر عزیزم خیلی دوست دارم

.

.

.

اینو نوشتم که بعدنا نشون بدم ک بفهمه من از قدیما دوسش داشتم

 

*************

پشت در مستراح های عمومی یه دکمه لایک هم بذارن

تا حداقل کامنت هایی رو که مینویسن لایک کنیم

 

*************

استاد اومده سر کلاس میگه

بچه ها این درسه سختیه و عمقش زیاده

بد از اونور کلاس یکی شروع کرد به دست و پا زدن

استاد پرسید چی شد؟

گفت: دارم غرق میشم استاد کــــمک !!!! کـــمک !!!!

 

*************

اومدم خونه

میبینم یه سری کاغذ چسبیده به دیوار روش نوشته +18 ،

همینطور که مسیر کاغذها رو دنبال میکنم ، میبینم میرسه تو

آشپزخونه ، آخرین برگ روش نوشته :

” آشغالا رو بزار دم درب ”

مامان خلاقه دارم؟

 

*************

 

 

بابام با ماشین تصادف کرده

زنگ زده به من فحش میده

می گم چی شده ؟ میگه تصادف کردم

می گم چرا به من فحش می دی :

میگه :

وقتی تصادف کردم داشتم به تو فک می کردم

 

*************

تو یه کافی شاپ تنها نشسته بودم روی یه میز دو نفره …

یهو یه دختر خیلی خوشتیپ اومد گفت : “ شما تنها هستین؟ ”

فاز عشوه و غمناک گرفتم گفتم خیلی وقته تنهااااااااااااام

گفت خوب من این صندلی رو ببرم اون ور صندلی کمه

 

*************

دادم هارد لپ تاپمو ریکاوری کردن

ی هفتس زنگ می زنن می گن بیا ببرش اما روم نمیشه برم

 

*************

میگن شبایی که خوابت نمیبره یکی داره بهت فکر میکنه

بابا انقد به من فک نکنید بزارید بخوابم دیگه!

 

*************

به مامان بزرگم می گم یه جمله خبری بگو، می گه: نوه م خنگه.

می گم سوالی بگو، می گه نوه م خنگ بود و من نمی دونستم؟

می گم امری بگو، می گه خنگیتو تابلو نکن!

می گم میشه خنگ توشون نباشه؟ میگه اونوقت میشه نوه یکی دیگه نه نوه من

 

*************

یه ﻣﮕﺴﻪ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﻮﻥ ﻫﺴﺖ

ﺍﻧﻘﺪ ﻧﮑﺸﺘﯿﻤﺶ ﭘﯿﺮ ﺷﺪﻩ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﻪ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﮐﻨﻪ

ﺭﺍﻩ ﻣﯿﺮﻩ ﺑﺮﺍ ﺧﻮﺩﺵ

 

*************

آشنامون سگش گم شده،واسش یه میلیون مژدگونی گذاشته

اون وقت من به بابام میگم اگه من بچه بودم گم میشدم چی کار میکردی؟

برگشته میگه:خونمونو عوض میکردم که دیگه پیدا نشی

 

*************

همسایمون سگ گرفته دزد وسیله هاشو نبره دیروز سگرو دزدیدن

 

*************

رفته بودیم مشهد این جلو این مغازه هایی که عکس میزنن

رو بشقاب اینا بابام واساده به پسره میگه : اقا عکسو رو در قندونم میزنین!

یارو گفته نه !

بابام اومده به من میگه : حیف شد !

میگم : چرا؟

میگه : هیچی میخواسم بدم عکستو رو در قندون بزنن دیگه بچه ها دور قندون نرن!

خدایی بابای با محبته من دارم

 

*************


نویسنده :
دسته : , ,
تاریخ : یک شنبه 2 شهريور 1393 ساعت : 11:20
برچسب ها : ,
مطالب مرتبط
    نظرات
    برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید
    نام
    آدرس ایمیل
    وب سایت/بلاگ
    :) :( ;) :D
    ;)) :X :? :P
    :* =(( :O };-
    :B /:) =DD :S
    -) :-(( :-| :-))
    نظر خصوصی

     کد را وارد نمایید:

    آپلود عکس دلخواه:

     کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید  کلیک کنید و لذت ببرید